امر به معروف و دعوت به حق، مخصوص يك گروه نيست
در جامعه، از نقش افراد غافل نشويم. اگر يك فوتباليست در ميدان بازى در برابر چشم ديگران از خدا ياد كند و برنامه هاى نماز جماعت را در ميدان ورزشى احيا كند؛ و اگر يك دانشگاهى در وسط درس كلام خود را قطع كند و به نمازاول وقت بايستد؛ واگرمجريان سيما سخن و برنامههاى خود را قطع كنندودراول وقت به نماز بايستندفرهنگ نماز اول وقت ترويج مىشود.
خاطره
روزى كه شاه از ايران فرار كرد، امام خمينى در اطراف پاريس بود. صدها خبرنگار و فيلمبردار گرد ايشان جمع شدند تا سخنان ايشان را به طور مستقيم به دنيا مخابره كنند.
آن روز، مهمترين روز در تاريخ ايران و آن پيام هم مهمترين سخن امام بود.
همين كه امام روى صندلى نشست و چند كلمهاى با دنيا سخن گفت، ناگاه از فرزند عزيزش كه در كنار ايشان بود،پرسيد: آيا اول وقت نمازشده است؟ گفت:بله،الان اول وقت نماز است. امام سخن خود را كه در تمام دنيا به طور مستقيم پخش مىشد، قطع كرد و به سراغ نماز رفت. همه خبرنگاران و فيلمبرداران متحير شدند كه چرا ناگهان سخن قطع شد. به آنان گفته شد: امام در اول وقت، سخنى با خدا دارد، نه با مردم»
نقش قدرت در امر به معروف
در آيه 41، سوره حج مىخوانيم: كسانى كه هر گاه به آنان قدرت و امكان داديم. اقامه نماز مىكنند و زكات مىپردازند و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند. از اين آيه معلوم مىشود كه مسأله امر به معروف و نهى از منكر تنها يك موعظه عاجزانه در برابر خلافكار نيست؛ بلكه مأموريتى از موضع قدرت است. بدون قدرت نمىتوان از بسيارى از منكرات و بويژه منكرات بين المللى جلوگيرى كرد. در قرآن مىخوانيم: اگر طايفهاى از مسلمانان دست به تجاوز بزنند، وظيفه ديگران است كه با قدرت جلو او بايستند تا به امر خدا، بازگردد و دست از طغيان بردارد.
اگر در جامعه قدرت نباشد، احكام الهى مثل حدود و ديات و قصاص اجرا نمىشود. كسالت و بىحالى و ترس، از امراض و آفاتى است كه در دعاها از آنها به خداوند پناه برده مىشود. يكى از دلايل شكست مسلمانان در جنگ احد، سستى آنان بود.
ناگفته پيداست كه اين قدرت،در سايه وحدت و اطاعت از رهبرى عادل و شجاع و بصير و داشتن تخصصهاى گوناگون و هوشيارى همه مردم پيدا مىشود.
امر به معروف از موضع ولايت و قدرت، نه از موضع ضعف
قرآن مىفرمايد : امر و نهى از موضع ولايت سرچشمه مىگيرد، نه ضعف ؛
مردان و زنان با ايمان، هر يك نسبت به ديگرى ولايت دارند. بنابراين، يكديگر را امر به معروف و نهى از منكر مىكنند.
در جامعه اسلامى همه مردم از يكديگرند و نسبت به يكديگر محبت دارند. براى مثال، انصار و مردم مدينه از ورود مسلمانان مكه و مهاجرين خوشحال بودند. و حتى در شرايط سخت، ديگران را بر خود ترجيح مىدادند.
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله بارها ميان آنان برادرى برقرار كرد و فرمود: همانا مؤمنان با يكديگر برادرند.
با اين حال، اگر كسى ديگرى را از منكرى باز دارد و يا به معروفى امر كند، نبايد او را يك فضول و يا مزاحم تلقى كرد؛ بلكه بايد او را دلسوز دانست كه از طرف خداوند، محبت و ولايت و حق نظارت و امر و نهى به او داده شده است.
يك نمونه قرآنى از نهى از منكر
حضرت ابراهيم همين كه عموى خود را بت پرست ديد،به اوگفت:اين مجسمههايى كه شما پابند عبادت آنها شدهايد، چه معنا دارد در اين بيان بسيار كوتاه، به چند اصل مهم در امر به معروف و نهى از منكر پى مىبريم : از جمله :
1 - كسى كه امر به معروف مىكند، بايد از رشد و كفايت خاصى برخوردار باشد.
2 - در امر و نهى شرط سنى وجود ندارد (قالَ ِلاَبيه).
3 - امر و نهى را از نزديكان شروع كنيد. (قالَ ِلاَبيه).
4 - در نهى از منكر، ابتدا از بزرگترين منكرات نهى كنيد (ما هذِهِ التَّماثيل).
5 - در امر و نهى، مردم را به كرامت و شخصيت خودشان متوجه سازيد(اَنْتُم لَها عاكِفُون)
6 - در نهى از منكر، گاهى بايد يك نفر در برابر گروهى قرار گيرد (ِلاَبيهِو قَوْمِه).
7 - در امر و نهى با شيوه سؤال، وجدانها را بيدار كنيد. (ما هذِهِ التَّماثيل).
8 - در امر و نهى، قاطعيت و صراحت داشته باشيد. (اَنْتُم وَ اباءَكُم).
اين اصول و درسهايى بود كه در نگاه نخست به ذهنم آمد. شايد شما اگر فكر كنيد و يا به تفاسير مراجعه كنيد، مطالب ديگرى نيز فرا گيريد.
آثار و بركات امر به معروف و نهى از منكر
الف - بركات معنوى
1 - نجات از قهر خدا
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: هر كس منكر و خلافى را ديد و قلباً از آن ناراحت شد، همانا از قهر خدا نجات پيدا كرده و تن به سلامت برده است؛ و هر كس با زبان از كار خلاف نهى كرد، به پاداش رسيده است.
2 - بهره از الطاف خدا
هر كس با شمشير و قوت و قدرت براى عزت كلمة الله قيام كند، به واقعيت الطاف الهى رسيده است.
هر كس بدعتگزارى را با نهى از منكر بترساند، خداوند قلبش را از ايمان پركند؛ ولى اگر نسبت به او نرمش نشان دهد، قانون خدا را تحقير كرده است.
3 - نشانه بهترين بودن
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: بهترين مردم كسى است كه مردم را به معروف دعوت كند.
و برعكس، اگر كسى در برابر معروف و منكر هيچ گونه احساسى نداشته باشد، انسانيت او دگرگون شده است؛ بنحوى كه ديگر حرف خيرى را نمىپذيرد.
4 - اثر امر به معروف در خود انسان
حضرت على عليه السلام به فرزندش فرمود: امر به معروف كن تا اهل معروف باشى.
آرى! همان گونه كه هر كس لباس مىشويد، دست خودش نيز پاك مىشود، كسى كه مردم را به خير دعوت مىكند، به طور طبيعى سعى مىكند تا خودش نيز به آن كارى عمل كند كه به ديگران سفارش مىكند.
5 - شركت در همه ثوابها
در روايات متعدد مىخوانيم: هر كس مردم را به كار خير راهنمائى و سفارش و دعوت كند و مردم به خاطر دعوت او آن كار را انجام دهند، دعوت كننده در پاداش شريك مىشود؛ بدون آنكه از اجر ديگرى كاسته شود.
هر كس ديگرى را به كار خلاف و انحراف دعوت كند، در كيفر مفاسد او شريك است. بنابراين، كسى كه امر به معروف مىكند، در پاداش همه كارهايى كه مردم به خاطر دعوتش انجام مىدهند شريك است.
محسن قرائتی
بازدید : 6536
19 تیر 1397 ساعت 11:45 ق.ظ